جدول جو
جدول جو

معنی گندم کار - جستجوی لغت در جدول جو

گندم کار
کشاورزی که شغلش کاشتن گندم است
تصویری از گندم کار
تصویر گندم کار
فرهنگ فارسی عمید
گندم کار
کسی که شغلش کاشتن گندم است
تصویری از گندم کار
تصویر گندم کار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گندم کاری
تصویر گندم کاری
کاشت گندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده کار
تصویر گنده کار
آنکه کارهای زشت و ناپسند بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گندم زار
تصویر گندم زار
زمینی که در آن گندم کاشته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده کار
تصویر گنده کار
آنکه کارهای زشت و ناپسند کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندم زار
تصویر گندم زار
زمینی که در آن گندم کاشته باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
کارهای زشت و ناپسند کردن
فرهنگ فارسی عمید
شخصی را گویند که در مس و برنج و چوب و تخته و امثال آن کنده کاری کند، یعنی صورت چیزی بکند و نقش نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده کاری
تصویر گنده کاری
ارتکاب اعمال زشت و ناپسند
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی که بوسیله آن گندم را می کوبند: چه نیمور و چه اشنان کوب بقال چه نیمور و چه گندم کوب هراس. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
آش گندم هریسه: شور با چند خوری دست به گندم با زن که هلیم است برای دل و جان افکار. (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
آش گندم هریسه: شور با چند خوری دست به گندم با زن که هلیم است برای دل و جان افکار. (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم کار
تصویر نیم کار
کاری که نصف آن را انجام داده باشند، مزدور کارگر: (خوش بود جان و جان من خوشتر خاصه چون هست نیم کار است) (کمال اسماعیل. دیوان. چا. هند. 189)، زارعی که بموجب عقد مزارعه نیمی از شاگرد محصول زمین دیم را میگیرد، شاگرد، هر چیز ناتمام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گندم با
تصویر گندم با
آش گندم
فرهنگ فارسی عمید